LOVE

مامان جون نذر کردم اگه 150 جور شد 2 صدقه بدم :)

مامان جون کارهای بابات قارش میشه، حالش گرفته است. من هم پس فردا مولودی دارم عشقم، دارم یک کتاب می خونم درباره نوزادی، وای چقدر دنگ و فنگ داره بچه داری :)

مامان جونم شب سالگرد عقدمون که بشه هفته دیگه جشن و مولودی دارم، می دونی که برای چه نذریه ؟  ای بلا ...

مامان جونم نذر کرده ام که اگه تو هم مثل من سالم باشی ( چشم و گوش و .. داشته باشی) جشن بگیرم  دلم می خواد شب عید غدیر باشه، قبل از یک سالگیت، خونه خودمون دلم می خواد برات عقیقه کنم روز 12 فروردین، راستی اگه گفتی روز 23 اسفند به جز تولدتت چه روزه ای؟ ای بلا  ...

عزیزم نمی دونی این آیه چقدر به من آرامش می ده فالله خیرا حافظا و هو ارحمن الراحمین ...

ان شاء از فردا می ریریم سیسمونیت را بخریم عزیز مادر چقدر لگد می زنی و من دوست دارم

عزیزم بابات دیشب قاطعانه اعلام کرد اسمت رویا باشه و خیال من را راحت کرد در هفته 35 بارداری زیر لگد های تو دارم حال می کنم  به قول شاعر « تو اوج رویای منی کاشکی لحظه ای تو رویای تو باشم تموم دنیای منی کاشکی ذره ای تو دنیای تو باشم  ...

 مامانی زیاد دلت خوش نباشه  هنوز اسمت در هاله ای از ابهامه  

عزیزکم شاید قلبم از کار بیفته بسکه تپش داره و درد می کنه، یه اسم ناز هم برات انتخاب کردم ملیکا هم اسم مادر امام زمان است و هم به اسم من می یاد، معنی اش هم می شود ملکه اول می خواستم بگذارم نازنین زهرا، مادر بزرگت گفت قدیمیه!! اسم رویا هم هست ولی دوست دارم مذهبی هم باشه، حوریه از القاب حضرت زهرا هم است که علی می گه اسم باید ایرانی باشه، نظرت چیه؟ اسم پیدا کردن اصلا کار آسونی نیست، می ترسم مثل من از اسمت خوشت نیاد